این قلعه در 45 کیلومتری بیجار و روی یکی از کوه های بلند منطقه قرار دارد . موقعیت جغرافیایی این قلعه به دو دلیل از هیبت و عظمت خاص برخوردار است ؛ نخست آن که از یک سو به دره ای مشرف است که در قدیم به دره شاهان شهرت داشت و تیعه های بلند وهولناک این کوه با پرتگاه های مخوف و بلند ، بالا رفتن از آن و رسیدن به دژ را بسیار دشوار میکند . از سوی دیگر ، از جنوب غربی ، جنوب شرقی و شرق نیز به پرتگاهی دیگر مشرف است . از این رو ، ایجاد استحکامات برای این قلعه لازم نبود . اما درسمت شمال که پشته از ارتفاع کم تری برخوردار است ، بقایای دیواری عریض و محکم از سننگ لاشه با ملات و برج های نیم استوانه موجود است . دروازه قلعه در این سمت قرار دارد . بقایای این حصار یاد آور دیوارهای تخت سلیمان و احتمالا به دوره ساسانی تعلق دارد .
در پای پشته سنگی ، حصارهای دیگری از قرون وسطی ، عمود بر بستر رودخانه کشیده شده است . استحکام قلعه ونشانه های ساختاری بنا از جمله پی های خانه هایی که مشهود است نیز این گمان را تقویت می کند که این قلعه ساسانی باشد . در سطح نیز سفال های دوره اسلامی ( قرن 6 و 7 ه.ق ) به چشم می خورد . خارج از قلعه در سمت شمال غربی ، روی پشته پست تر ، بقایایی از دیواره ها و تراس بندی ها دیده می شود . این پشته از طریق پلکانی که از سنگ کوه تراشیده شده با اراضی مرتفع شمالی مرتبط بود .
آب انباری که به ارتفاع 40/1 متر در کوه ساخته شده ، تونل با 42 پله راهرویی که آن را هم دردل کوه حفر کرده اند ، نشانه های دیگری از اهمیت ویژه این قلعه و آب انبار آن است .
سنگ های تراش خورده «قم چقای » دارای مشخصاتی نیست که بر مبنای آن بتوان زمان ساخت بنای قلعه را به دقت تعیین کرد ،با این حال به احتمال قوی می توان آن را متعلق به دوره های پیش از میلاد مسیح ، مثلا دوره مانایی و ماد دانست که تا دوره های ساسانی واسلامی نیز مورد استفاده بود . منبع های ذخیره آب که توسط تونل پله داری به پایین راه می یابد ، تا حدودی به آب انباری که در زندان سلیمان وجود دارد شبیه است و نشانه دیگری از قدمت قلعه تا دوره مانایی است .
غار کرفتو در شهرستان دیواندره ، در 72 کیلومتری شرق شهرستان سقز قرار دارد . با توجهبه تحقیقات به عمل آمده ، در دوران «مزوزوییک » کرفتو در زیر آب بود و در اواخر این دوره ارتفاعات آن از آب خارج شد . غار کرفتو از غارهای آهکی و طبیعی است که در ادوار مختلف جهت استفاده و سکونت انسان تغییر حالت داده و با معماری صخره ای در چهار طبقه ، در دل کوه حفر شده است .
در مقالاتی که توسط محققین به چاپ رسیده ، به دلیل وجود کتیبه ای یونانی بر سر در یکی از اتاق های طبقه سوم ، از این غار به عنوان معبد «هراکلس » (هرکول) نام برده شده است . ترجمه این کتیبه چنین است : « در آنجا هراکلس سکونت دارد باشد که پلیدی در آن راه نیابد » . طول غار حدود 750 متر است و راههای فرعی متعددی از آن منشعب می شود . در طول سکونت انسان در این غار ، تغییرات و دگرگونی های عمده و دخل و تصرفات بسیار در آن به وجود آمده و حجاران هنرمند ، به زیبایی ، فضاهایی را در مدخل های غار تراشیده و اتاق ها ، راهرو و دالان های متعددی را به وجود آورده اند .
این غار در میان غارهای دست کن ایران، از معماری کاملی برخوردار است. ورودی غار از دامنه کوه حدود 25 متر فاصله دارد. در گذشته راهی نسبتا سخت و دشوار در کمر کوه ،بازدید کنندگان را هدایت میکرد ، ولی امروزه با عبور از پلکانی فلزی می توان به دهانه ورودی غار رسید .
درمعماری صخره ای این غار چهار طبقه شناسایی شده است . این امر از اهمیت ویژه ای در معماری صخره ای برخوردار است . در معماری غار ، علاوه بر ایجاد اتاق ها و راهروهای عبوری ، سعی شده تا اتاق ها با هم مرتبط باشند و نورگیرها و پنجره هایی به سمت بیرون و مناظر طبیعی ارتفاعات مجاور غار تعبیه شده است . بر دیوارهای غار در بعضی از اتاق ها نقوشی به صورت تجریدی از حیوان ، انسان و گیاه حجاری شده که بیشتر جنبه آیینی دارد . این غار درسال 1379 گمانه زنی شد و با بررسی باستان شناختی در محوطه بیرون و داخل غار ، آثاری از دوران های مختلف به دست آمد .
کشف تراشه های سنگی در طبقه چهارم و محوطه بیرون غار می تواند نشانه ای از استفاده انسان در دوران پیش از تاریخ از این غار باشد . همچنین نمونه سفال ها و اشیای به دست آمده ، ادامه سکونت انسان را در طول دوران تاریخی اشکانی و ساسانی و دوران اسالمی یعنی قرون ششم تا هشتم ه. ق مسجل می سازد . اقداماتی در طول سال های 1378 و 1379 انجام شده که شامل سامان دهی محوطه بیرون غار ، پله بندی ،سکوهای استراحت ، پارکینگ ، سرایداری ، سرویس های بهداشتی و برق کشی غار است .